۷۸۶//هو الله.!
دوستان ارجمندم ضمن عرض سلام و درودهای بی پایان خدمت فرد فرد شما عزیزان و سروران،با کسب اجازت از محضر بزرگان و اساتید،در این پاره نوشته توجه شما خوبان را در باب "توبه نمودن /؛به درگاه الله سبحان و متعال،معطوف میدارم،از آنجا که هیچ انسانی ولو در مقامات عالی مرتبه، عاری از خطا و گناه نمیباشد،از همین اسباب است که خالق رحمان وسیله ای را به نام توبه و بازگشت مجدد بر روی بندگان خویش باز گذاشته که در اینجا نکاتی چند از آن را همراه با کمی تشریح و تحلیل از مثنوی شریف که عصاره و چکیده جمیع علوم و معارف اسلامی را در خود دارا میباشد،پیش کش حضور مینمائیم.!،
در آغاز چناچه میدانیم، توبه و پاکی باعث جذب محبت الله متعال می گردد که در یکی از سوره های قرآن مجید تحت همین عنوان "توبه"میخوانیم...... إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (222) (سوره بقره)،قطعا معبود برحق توبه کنندگان را دوست می دارد و یقینا (معبود برحق) پاکان را دوست می دارد.
توبه یعنی پشیمانی از گناهان؛ لذا فردی که از گناهان توبه می کند باید از گذشته آن گناهش پشیمان شده و در حال حاضر گناه را رها نموده و در آینده دیگر آن گناهی که از آن توبه نموده انجام ندهد این در صورتی است که گناه تعلقش به حقوق الله متعال باشد و اگر گناه به حقوق مردم تعلق دارد علاوه از این سه باید حق آن فرد را نیز اداء نموده و یا اینکه او را راضی نموده و از او حلال بطلبد.
ومتطهر یعنی فردی که خواهان پاکی است یعنی کسی که اعمال ، عقاید ،ظاهر و باطن او با شرک ،کفر،خرافات و نجاسات ملوث نبوده و پاک باشد.
و حال فرازهایی از همین مطلب را از مکتب مولانا صاحب ،با هم مرور مینمائیم...
مولانا در مثنوی معنوی در مواضع گوناگون به موضوع گناه و توبه پرداخته است؛ چرا که توبه نخستین شرط پیمودن راه حق، پاک نمودن نفس از صفات نکوهیده و آراستن به فضایل حمیده است که در طریق تصوف اهمیت بسیار دارد. از این نظر سالک پس از گذرانیدن مرحله طلب باید به تهذیب و تکمیل نفس بپردازد.
در اصطلاح اخلاق الهیون به هر گونه ارتکاب مناهی گناه گویند و هر کس مسوول عمل و گناه خویش است ومسوولیت گناه را به گردن دیگران انداختن انسان را مبرا نميکند و بهانههای جبریانه برای توجیه گناه مسموع نیست.
جرم خود را بر کس دیگر منه
هوش و گوش خود بدین پاداش ده
جرم بر خود نه که تو خود کاشتی
با جزا و عدل حق کن آشتی
(دفتر ششم مثنوی معنوی)
مولانا در مورد «به امید توبه گناه نباید کرد»، میفرماید: توبه عنایتی است از جانب پروردگار، بنده را با دستور خداوند است که بنده چنین توفیقی ميباید. پس بنده را نسزد که به امید توبه گناه کند که این چیرگی از تسویلات شیطان است.
هین به پشت آن مکن جرم وگناه
که کنم توبه در آیم در پناه
(دفتر دوم،مثنوی معنوی)
دلهای آدمیان در اثر گناه تاریک ميگردد و در حجابی ميرود که این حجاب با روی آوردن به خدا و آمرزش خواستن از او برطرف شود. چنین حجاب را «غَین» خوانند.لیکن اگر بنده آمرزش نخواست و بر گناه اسرار ورزید و آن حجاب همه دل را ميپوشاند و دیگر بر داشتنی نیست؛ چنین حجاب را «رَین» گویند.
یکی دیگر از گناهان که مولانا بدان اشاره فرموده، دیدن خود گناه بزرگ است. از آن رو که متضمن اثبات غیر او مؤدی به شرک است؛ و به جز خدا نباید به چیز دیگر نظر داشت
پس عمر گفتش که این زاری تو
هست هم آثار هشیاری تو
راه فانی گشته راهی دیگر است
زآنک هشیاری گناهی دیگر است
(دفتر اول مثنوی معنوی)
و اما خداوند، بخشاینده و توبه پذیر گناهان است؛ مولانا در دفتر پنجم بدان موضوع اشاره ميکند.
گر سیر کردی تو نامه عمر خویش
توبه كن زآنها که کردستی تو پیش
(دفتر پنجم مثنوی معنوی)
و یا آنکه ..
سیئاتت را مبدل کرد حق
تا هم طاعت شود آن ماسبق
(دفتر پنجم مثنوی معنوی)
و اما توبه در مثنوی، بازگشت و رجوع است؛بازگشت از معصیت به طاعت و بازگشت بنده از کار زشتی که مرتکب شده است. و آن، نخستین منزل از منزلهای سالکان است و توفیقی است از جانب حق بنده را.
شرط توبه سه چیز است:
(الف) پشیمانی بر آنچه رفته باشد از جانب حق بنده را.
(ب) دست برداشتن از ذلّت اندر حال.
(ج) نیت کردن که به آن معصیت باز نگردد.
اسباب توبه مختلف است.
(الف) بیداری دل از خواب غفلت و دیدن آنچه بر وی ميرود.
(ب) در دل هر مسلمانی از سوی خدا واعظی است.
(ج) دل پاره گوشتی است که چون به ناشایستهایی که بر وی رفته فکر کند، توبه در دل پدید آید و خدا نیز او را یاری خواهد کرد.
در توبه همیشه به روی بندگان باز است. مولانا ميفرماید:
هین مکن زین پس فراگیر احتراز
که ز بخشایش در توبه است باز
توبه را از جانب مغرب دری
باز باشد تا قیامت بر وری
(دفتر چهارم مثنوی معنوی)
پیامبر (ص) فرمودند: «روزی هفتاد بار توبه کنم». توبه کردن پیامبر نه از جهت گناهان کبیره و صغیره است بلکه پیامبر (ص) در مقام والاتر قرار گرفته و از همه نیات و اعمال آگاه است؛ بنابر این آن حضرت الگویی برای عالم بشریت است و مصون از هرگونه خطا و اشتباه به دلیل آگاهی برتر.
همچو پیغامبر ز گفتن وز نثار
توبه آرم روز من هفتاد بار
(دفتر چهارم مثنوی معنوی)
توبه نصوح
توبهای کردم حقیقت با خدا
نشکنم تا جان شدن از تن جدا
(دفتر پنجم مثنوی معنوی)
توبه خالص و درست، توبهای است که اگر بارها شیطان نفس توبهکننده را به شکستن آن و بازگشتن به معصیت بخواند برنگردد، چه اگر از آن پس بر سر گناه رود هلاک شود.
نصوح رمز کسی است که چون از روی اخلاص توبه کند، بر آن پایدار ماند و در بیان توبه نصوح چنان که شیر از پستان بیرون آید باز در پستان نرود.
آنکه توبه نصوحی کرد، هرگز از آن گناه یاد نکند به طریق رغبت، بلکه هر دم نفرتش افزون باشد. آن نفرت دلیل آن بود که لذت قبول یافت آن شهوت اول بیلذّت باشد این به جای آن نشست.
نبُرّد عشق را جز عشق دیگر
چرا یاری نجویی زو نکوتر
(دفتر پنجم مثنوی معنوی)
انشااله که همگی مورد بخشش و عفو خداوند قرار گیریم.
یا حق.!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر